دكتر محمد مصدق

ساخت وبلاگ
درویشیان هم رفت.
درویشیان عزیزترین نویسنده‌ای بود که می‌شناختم.
درویشیان بخشی از کودکی و نوجوانی من بود که رفت.
درویشیان نمادی از مبارزه بود؛ مبارزه با هرچه که آدمی را از آدمیت دور می‌کرد.
دست و دلم به قلم نمی‌رود. غمگینم. پس به احترام سفرش، سکوت می‌کنم تا بعد.
خداحافظ رفیق ندیده!
اشرف این سال‌های ابری!
دلتنگت می‌شوم.


دكتر محمد مصدق...

ما را در سایت دكتر محمد مصدق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hoshyar131 بازدید : 73 تاريخ : شنبه 11 تير 1401 ساعت: 14:25

همه هست آرزويم كه ببينم ازتو رويي

چه زيان تو راكه من هم برسم به آرزويي

فصيح الزمان شيرازي

دكتر محمد مصدق...
ما را در سایت دكتر محمد مصدق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hoshyar131 بازدید : 61 تاريخ : سه شنبه 20 آذر 1397 ساعت: 1:09

و گفت: ما به ادب محتاج‌تریم
از بسیاریِ علم.

 

تذکره الاولیا عطارنیشابوری

دكتر محمد مصدق...
ما را در سایت دكتر محمد مصدق دنبال می کنید

برچسب : نيشابوري, نویسنده : hoshyar131 بازدید : 66 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 9:57

باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست    این رستخیز عام که نامش محرم است در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند گویا عزای اشرف اولاد آدم است دكتر محمد مصدق...ادامه مطلب
ما را در سایت دكتر محمد مصدق دنبال می کنید

برچسب : سوگوراي,الشهداعثارالله,عبدالله, نویسنده : hoshyar131 بازدید : 71 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 9:57

بايدم آغاز كرد اين نامه رابا زبان بي زباني خامه را شاهمراد مشتاق ملقب به شامي كرمانشاهي فرزند مرحوم خدا مراد در سال ١٢٩٦ديده به جهان گشود و به گفته خودش در سن ٤سالگي به مرض آبله نابينا گرديد.گرچه سواد نداشت و نابينا بود اما تشبيهات و استعارات و كنايات و صرف و نحوي كه در اشعارش مشاهده مي شود قابل ستايش و مدح است و مي توان آن را از زمره عجايب دانست و ايشان نه به عروض آشنا بود و نه به صرف اما اثار وي كاملا از لحاظ علم ادبي صحيح و قابل تقدير است و خود بنيانگذار نوعي از سبك ادبي بود.هيچ گاه مدحي را از ممدوحي دنيوي از او نشنيدم و شاعر هرگز مدافع خانداني نشد و تنها به صداقت و در خدمت مردم توجه داشت.اشعار وي بيان كننده داستان مراحل دوم حيات هر انسان از زن و مرد در چنين محيط و محله هاي قديمي و فقيري است.كرايه نشيني،دعوا هاي مالك و مستاجر،اعتياد و فلاكت هاي جوانان،مرگ تدريجي پدر و مادران و سيستم ننگين اداري و اقتصادي حاكم و........مي باشد.وي بنظر مي رسد عضو جبهه ملي و از طرفداران مرحوم مصدق بوده است و سرانجام در سال١٣٦٣جان به جان آفرين تسليم كرد اما شامي نمرده است و هميشه زنده خواهد بود به مصداق:هرگز نميرد آنكه دلش زنده به عشقثبت است بر جرايد عالم دوام ما خواندن ديوان شامي كرمانشاهي را به جملگي دوستان و اديبان و دوستاني كه اهل ذوق ادبي هستند توصيه مي كنم. مقدمه ديوان شامي/صص١-٨/با اهتمام محم دكتر محمد مصدق...ادامه مطلب
ما را در سایت دكتر محمد مصدق دنبال می کنید

برچسب : كرمانشاه, نویسنده : hoshyar131 بازدید : 78 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 9:57

كرايه نشيني مردم باینه دێار ای بدبختیهله من بدبخت تر وێ شاره نیهبنده یه ێ نه فر کرانشینمچوێ عزیز مردی داێم غمینمنه خارج مذهب نه جداس دینمئه ر دعاد گیراس بکۆ نفرینمبه شکه م لی دنیا دیتر نمینمراحت بوم وه ده س کرانشینیچه بکم وه ده س کرانشینیداد وه کی بوم حقم بسینیتووای بزانی سگ وه حالم نوئاسایش نیرم نه روژ و نه شوسب تا ئیواره هامه تو و دۆتا سه ر مانگ بای دو تیکه اسبۆیا بم بفروشم یا بنمه گرۆئویشم کراگه م بلکم نمینیچه بکم وه ده س کرانشینیداد وه کی بوم حقم بسینی + نوشته شده در  پنجشنبه سیزدهم مهر ۱۳۹۶ساعت 12:29  توسط محمد ماهان هوشيار  |  دكتر محمد مصدق...ادامه مطلب
ما را در سایت دكتر محمد مصدق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hoshyar131 بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 9:57

خورشید به آسمان و زمین روشنی می‌بخشد و در سپیده‎دمان زیباست. ابرها به نرمی می‌بارند. دشت‌ها سبزند. گزندی نیست. شادی هست، دیگران راست. آنک البرز بلند است و سر به آسمان می‌ساید، و ما در پای البرز به پای ایستاده‌ایم، و در برابرمان دشمنانی از خون ما، با لبخند زشت؛ و من مردمی را می‌شناسم که هنوز می‌گویند، آرش بازخواهد گشت.

#بهرام_بیضایی (۱۳۷۳). آرش. چاپ چهارم. تهران: نیلوفر. صفحهٔ ۵۳

دكتر محمد مصدق...
ما را در سایت دكتر محمد مصدق دنبال می کنید

برچسب : داستاني, نویسنده : hoshyar131 بازدید : 58 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 9:57

ديده را فايده آن است كه دلبر بيند ور نبيندچه بود فايده بينايي را؟ عاشقان را چه غم از سرزنش دشمن و دوست يا غم دوست خورد يا غم رسوايي را   افصح المتكلين/غزليات شماره٢٠/ص٥٤ دكتر محمد مصدق...ادامه مطلب
ما را در سایت دكتر محمد مصدق دنبال می کنید

برچسب : فرمانرواي,سخن,سعدي,عليه, نویسنده : hoshyar131 بازدید : 80 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 9:57

بوف كور؛صادق خان هدايت از وقتی که او را گم کردم. از زمانی که یک دیوار سنگین، یک سدّ نمناک بدون روزنه به سنگینی سُرب جلو من و او کشیده شد؛ حس کردم که زندگیم برای همیشه بیهوده و گم شده است. اگرچه نوازش نگاه و کیف عمیقی که از دیدنش برده بودم، یک‌طرفه دكتر محمد مصدق...ادامه مطلب
ما را در سایت دكتر محمد مصدق دنبال می کنید

برچسب : كور؛صادق, نویسنده : hoshyar131 بازدید : 110 تاريخ : دوشنبه 8 آبان 1396 ساعت: 19:37

با شهِ ایران ز آزادی سخن گفتن خطاستکار ایران با خداستمذهبِ شاهنشهِ ایران ز مذهب‌ها جداستکار ایران با خداست شاه مست و شیخ مست و شِحْنه مست و میر مستمملکت رفته ز دستهر دم از دستانِ مَستان، فتنه و غوغا به پاستکار ایران با خداست هر دم از دریای استبداد آی دكتر محمد مصدق...ادامه مطلب
ما را در سایت دكتر محمد مصدق دنبال می کنید

برچسب : مستزادمحمد, نویسنده : hoshyar131 بازدید : 94 تاريخ : دوشنبه 8 آبان 1396 ساعت: 19:37